نقد.دانلود.معرفی


   
موضوعات مطالب
نويسندگان وبلاگ
آمار و امكانات
»تعداد بازديدها:

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 16
بازدید هفته : 27
بازدید ماه : 60
بازدید کل : 14587
تعداد مطالب : 9
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

گیم

دریافت کد تغییر شکل موس

click to continue
0 0
مرجع کدهای جاوا اسکریپت

طراح قالب

Template By: LoxBlog.Com

» نقد بازی call of duty mw3

داستان

"آن ها می گویند که حقیقت، اولین تلفات جنگ است، اما چه کسی حقیقت را تعریف می کند؟ حقیقت، تنها تعریف یک دیدگاه است. وظیفه هر سرباز، دفاع از بیگناهان است و بعضی وقت ها این یعنی گفتن دروغ های خوب و شیطانی. این جنگ به شکل طبیعی، تنها روی زمین در جریان نخواهد بود. تنها حقیقتی که من فهمیدم، این است که دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، یک جعبه سوخت بزرگ همراه با فتیله است و منتظر فردی است که آن را روشن کند!" این جمله، یکی از صحبت های کاپیتان پرایس (C. Price) در قسمتی از بازی است. گفته ای که به تنهایی می تواند شرح حال کلیه اتفاقات رخ داده در این سری از بازی ها باشد.

خوشبختانه MW3 با پشتوانه دو نسخه قبلی خود توانسته داستان بسیار خوبی را پیش روی بازیکنان قرار دهد. داستانی که برای یک عنوان اول-شخص بسیار خوب است و روایت جالب توجه آن باعث شده تا این قسمت به یکی از نقاط قوت بازی تبدیل شود. در نسخه اول، داستان با معرفی شخصیتی به نام جان مک تاویش (John "Soap" MacTavish) شروع شد. یک سرباز تازه کار که به گروهی از نظامیان ملحق شد تا جلوی اقدامات تروریستی فردی به نام امران زاخائف (Imran Zakhaev) را بگیرد. گروه موفق می شود که زاخائف را از بین ببرد، اما داستان به پایان نمی رسد. او به سنبلی برای ارتش روسیه تبدیل می شود و شخص دیگری به نام ولادیمیر ماکاروف (Vladimir Makarov) جای او را می گیرد.

با اقدامات او و ارتش قدرتمندش، روسیه جنگ بزرگی را در دنیا به راه می اندازد. جنگی که حتی گروهی از ارتش آمریکا نیز در شکل گیری آن دست داشتند. اتفاقات زیادی در نسخه دوم رخ می دهند. مک تاویش به همراه پرایس در سکانس پایانی Modern Warfare 2 موفق می شوند جنرال شپرد (Shepard) را از بین ببرند، اما در نبرد سختی که میان مک تاویش و شپرد رخ می دهد، مک تاویش شدیداً مجروح می شود. داستان Modern Warfare 3 دقیقاً پس از به پایان رسیدن نسخه دوم شروع می شود. سکانس ابتدایی بازی آنقدر زیبا کار شده که سریعاً شما را در جریان بازی می برد و کاری می کند که اتفاقات نسخه های قبلی را سریعاً در ذهنتان مرور کنید.

در ابتدا، بازی شما را در نقش مک تاویش قرار می دهد. او مجروح است و پرایس سعی دارد تا او را زنده نگه دارد. بازی با این پیش زمینه، بازیکنان را وارد اولین مرحله می کند. نیروهای نظامی روسیه دنیا را به جنگ جهانی سوم برده اند. اروپا، خاورمیانه، آمریکا و آفریقا مورد حمله نیروهای این کشور قرار گرفته اند. جنگ به زمان های بحرانی رسیده است. قدرت های دنیا توانایی مقابله با روسیه را ندارند و تنها به دفاع کردن پرداخته اند. بازی در کشورها و شهرهای مختلفی مانند نیویورک، پاریس، لندن، سومالی و در قسمت های مختلفی از روسیه و اروپای شرقی اتفاق می افتد. در این بازی، کنترل شخصیت جدیدی به نام یوری (Yuri) را بدست می گیرید که به همراه مک تاویش و کاپیتان پرایس در گروه Task Force 141 مأموریت های مختلفی را برای به پایان رساندن جنگ انجام می دهند.

بازی را با هدف از بین بردن ماکاروف شروع خواهید کرد، اما دست پیدا کردن به او اصلاً کار آسانی نیست. او قصد دارد به رهبر جدید دنیا تبدیل شود و برای این کار به قدرت سلاح های هسته ای روسیه نیاز دارد، اما رئیس جمهور این کشور خواهان برقراری صلح است. انسان روانی ای مانند ماکاروف برای رسیدن به هدفش دست به هر کاری می زند. حتی اگر آن کار، دزدیدن رئیس جمهور روسیه و دخترش باشد! همان طور که گفته شد، در این بازی در نقش شخصیتی به نام یوری قرار می گیرید. با پیشرفت در بازی با این شخصیت بیشتر آشنا می شوید و با فلش بک هایی به گذشته، اتفاقاتی که برای او رخ داده، را مشاهده می کنید.

اتفاقاتی که تماماً با رخدادهای نسخه های قبلی در ارتباط هستند. در طول بازی با صحنه های بسیار زیبایی روبرو خواهید شد که روی روند داستانی بازی نیز تأثیر زیادی دارند. در بازی، شاهدن کشته شدن همرزمانتان خواهید بود و در برخی از این صحنه ها کار به جایی می رسد که واقعاً شکه می شوید. من هیچگاه فکر نمی کردم که تا این حد تحت تأثیر داستان یک عنوان اول-شخص آن هم از نوع نظامی قرار بگیرم، اما MW3 دارای روند داستانی و صحنه پردازی هایی است که شما را جذب خودش می کند و حتی ممکن است با دیدن برخی صحنه ها، احساساتی هم بشوید! کارگردانی بسیار خوب بازی در تمام قسمت ها و مراحل دیده می شود و این موضوع در سکانس پایانی بازی به اوج خودش می رسد. داستان سرایی و کارگردانی خوب بازی باعث شده که MW3 به یکی از بهترین بازی های اکشن اول-شخص نظامی از نظر داستان تبدیل شود.

گرافیک

بازی با همان موتور بازیسازی آشنای IW ساخته شده است. موتور ثابت سری بازی های Call of Duty که باعث شده این سری از بازی ها بسیار روان، سریع و به دور از مشکلات خاصی اجرا شوند. تغییراتی که سازندگان برای ساخت MW3 در این موتور بازیسازی قرار داده اند، باعث شده که این موتور بازیسازی از این پس با نام MW3 Engine شناخته شود. همان طور که اشاره کردیم، این بازی در شهرهای مختلف و با آب و هوای های گوناگون رخ می دهد. به همین دلیل، شاهد محیط های مختلفی خواهید بود که شما را تحت تأثیر قرار می دهند. حضور در زیر باران، برف و قرار گرفتن در طوفان شن از قسمت های جالب توجه بازی است.

از ساختمان های سر به فلک کشیده نیویورک گرفته تا برج ایفل پاریس، برج ساعت لندن، شهرهای بیابانی سومالی و محیط های برفی و بارانی روسیه و شهرهای شرق اروپا همه بخش هایی هستند که نمایش تازه ای را برای بازیکنان ارائه می دهند. در نمای کلی، گرافیک بازی تغییر چندانی نسبت به نسخه های گذشته نداشته، اما در بخش هایی شاهد پیشرفت های قابل توجهی خواهید بود. اولین مسئله ای که در بازی با آن مواجه می شوید، نورپردازی مناسب بازی است که باعث شده تا شاهد سایه های Real-Time خوبی باشیم، اما در کنار این موضوع، شاهد این هستیم که برخی از سایه ها بسیار لبه دار و لرزان هستند. موضوعی که یکی از معدود مشکلات بازی است.

از طرف دیگر، طراحی سربازان بسیار خوب و پر جزئیات صورت گرفته است. انیمیشن های بسیار خوب آن ها باعث شده که حرکات بسیار نرم و روانی را از سربازان شاهد باشیم. این موضوع در صحنه های سینمایی و درگیری های تن به تنی که با سربازان دشمن در بازی به نمایش درمی آیند، بیشتر مشخص می شود. از طرف دیگر، در این عنوان شاهد تخریب های بسیار نفس گیری خواهید بود. در بسیاری از صحنه ها شاهد فرو ریختن ساختمان های بسیار بلند، یا خراب شدن جایی خواهید بود که روی آن قرار گرفته اید. جلوه های ویژه زیادی را در بازی شاهد خواهید بود که باعث زیبایی آن شده اند، اما افکت هایی که برای انفجارها و دود در بازی دیده می شوند، پیشرفتی درمقایسه با نسخه های قبلی نداشته اند و این موضوع نیز از دیگر مسائلی است که باعث شده گرافیک بازی نتواند آن طور که باید خودنمایی کند.

شبیه سازی خوبی از شهرهای مختلف در بازی صورت گرفته که باعث شده به خوبی با محیطی که در آن قرار می گیرید ارتباط برقرار کنید. از طرف دیگر، می توان به طراحی فوق العاده سلاح ها در بازی اشاره کرد. سلاح های بسیاری در بازی وجود دارند که با جزئیات بسیار خوبی طراحی شده اند. به طور کل، درباره قسمت گرافیک بازی باید به این موضوع اشاره کرد که بجز قسمت هایی که به آن اشاره کردیم، پیشرفت قابل ملاحظه ای را در بازی مشاهده نخواهید کرد. صحنه پردازی ها آنقدر هیجان انگیز هستند که در طول بازی به تنها چیزی که فکر نمی کنید، این است که گرافیک بازی از سال 2007 تا کنون پیشرفت محسوسی نداشته است.

موسیقی/صداگذاری

صداگذاری خوبی را در بازی شاهد خواهید بود. صدای انفجارهای مختلف، صدای عبور هواپیماهای نظامی که برفراز شهرها در حال حرکت هستند، صدای سلاح های مختلف و... بسیار خوب در بازی طراحی شده اند و جو بسیار خوبی را در بازی به وجود آورده اند و حس قرار گرفتن در میدان جنگ را به خوبی به شما انتقال می دهد. صداگذاری روی سلاح ها نیز در سطح بسیار خوبی قرار دارد. استفاده از صداهای واقعی این سلاح ها، باعث موفقیت این قسمت شده است. در کنار این بخش، می توان به موسیقی های بسیار خوبی که برای این عنوان ساخته شده، اشاره کرد.

در نسخه قبل، هانس زیمر (Hans Zimmer) کار ساخت موسیقی های بازی را انجام داده بود و در این نسخه نیز شاهد حضور یک آهنگساز خوب دیگر در بازی هستیم. موسیقی هایی که در این بازی می شنوید را آقای برایان تایلر (Brian Tyler) انجام داده که آهنگسازی فیلم هایی مانند Constantine، سه فیلم آخر از سری Fast & Furious ،Eagle Eye و... را در پرونده کاری خود دارد و در آینده نیز شاهد ساخته های او در بازی NFS: The Run نیز خواهید بود. موسیقی ها با شکل و شمایلی حماسی در بازی طراحی شده اند که هیجان صحنه ها را بالا ببرند و بازیکنان را به خوبی در روند بازی قرار دهند. موسیقی در صحنه های مختلفی که در بازی مشاهده می کنید، نقش زیادی در انتقال حس به بازیکنان دارد. این موضوع در برخی از صحنه ها به اوج خود می رسد.

تنوع موسیقی ها و به کار بردن آن ها در بازی نیز بسیارخوب است. البته باید به این موضوع هم اشاره کرد که در برخی از قسمت ها تنها صدای محیط و صدای رفت و آمد نیروهای دشمن شنیده می شود. از دیگر بخش های بازی می توان به صداگذاری روی شخصیت های بازی اشاره کرد. در اکثر صحنه هایی که بین مراحل بازی به نمایش درمی آیند، شاهد صحبت هایی خواهید بود که شخصیت های بازی انجام می دهند. دیالوگ های بسیار خوبی برای این قسمت ها طراحی شده اند.

مخصوصاً صحبت های جالب توجهی که کاپیتان پرایس در این قسمت ها بیان می کند، بسیار خوب از کار درآمده است. در MW3 صداگذارانی که در نسخه های قبلی حضور داشتند نیز دیده می شوند تا دوباره بجای شخصیت های بازی صحبت کنند. کوین مک کید (Kevin McKidd) و بیلی مورای (Billy Murray) همچنان صداپیشه شخصیت های مک تاویش و کاپیتان پرایس هستند. اشخاص دیگری مانند رومن وارشاوسکی (Roman Varshavsky) و کریستوفر ملون (Christopher Melone) نیز بجای شخصیت های ماکاروف و The Sandman در بازی صحبت کرده اند.

گیم پلی

یکی از هیجان انگیزترین قسمت های بازی، گیم پلی آن است. کلاً سری بازی های Modern Warfare در این قسمت بسیار قوی بوده اند و همین موضوع باعث برتری این عنوان نسبت به سایر بازی های هم سبکش بوده است. بازی روی 60 فریم اجرا می شود و این موضوع یعنی اینکه بازیکنان با روندی سریعتر و نفس گیر تر در این بازی مواجه خواهند شد. فریم بالا باعث شده که صحنه های سینمایی بازی تأثیر بیشتری روی بازیکنان بگذارند. این موضوع به تنهایی بازی را زیبا کرده است. تمام مراحل بازی با اتفاقات سینمایی جالبی شروع می شوند. همین موضوع باعث می شود که شما با دیدن آن صحنه ها مجبور شوید آن مرحله را تا انتها پیش ببرید.

درگیری های تن به تن، مشاهده انفجارهای مختلف و اتفاقات گوناگون باعث می شود که به خوبی در جریان بازی قرار بگیرید و فرصت سرخاراندن هم نداشته باشید. تنوع مراحل و حضور یافتن در کشورهای مختلف نیز باعث شده که بازی روند تکراری به خودش نگیرد. همچنین اتفاقات غیر قابل پیش بینی بازی و روند غیر قابل حدس آن باعث شده که همیشه در بازی شاهد یک اتفاق و یک ماجرای تازه باشید. تنوع گیم پلی نیز بسیار خوب است. در کنار مراحل اکشن، مراحلی به صورت مخفی-کاری قرار گرفته که انجام دادن آن ها بسیار هیجان انگیز است. همچنین مراحل کنترل وسایل نظامی مختلف مانند تیراندازی با هواپیما و قرار گرفتن در تانک و سایر وسایل نقلیه نظامی نیز در بازی قرار گرفته است.

لازم به ذکر است که این قسمت ها در نوع خودشان تنوع خوبی در روند بازی ایجاد کرده اند. در بسیاری از مراحل بازی ترکیبی از قسمت های اکشن و کنترل وسایل مختلف را شاهد خواهید بود. به طور مثال، در برخی مراحل، هم در نقش نیروهای پیاده قرار می گیرید و هم کنترل یک هواپیمای نظامی را بدست می گیرید که وظیفه پشتیبانی از گروه پیاده را دارد. وجود چنین قسمت هایی باعث شده که روند بازی همیشه تازه و جذاب باشد. هوش مصنوعی دشمنان نیز خیلی خوب از کار درآمده است.

در طول بازی شاهد این موضوع هستید که آن ها به خوبی از تیرهای شما جاخالی می دهند و به خوبی می توانند شما را غافلگیر کنند. همیشه باید در طول مراحل، محیط را به خوبی نگاه کنید، چرا که ممکن است در گوشه و کنار، یکی از سربازان دشمن حضور داشته باشد. در کل می توان به این موضوع اشاره کرد که Modern Warfare 3 یکی از هیجان انگیزترین و بی نقص ترین گیم پلی ها را پیش روی شما قرار می دهد. روند سینمایی بازی یکی از المان هایی است که باعث می شود بازی را یک روزه نیز به پایان برسانید!

نتیجه گیری

بدون شک بازی Call of Duty: Modern Warfare 3 یکی از بهترین بازی های اکشن اول-شخصی است که تا این لحظه عرضه شده است. این عنوان شما را با نمایی واقعی از جنگ و تمام صحنه های خشن و هیجان انگیز آن مواجه می کند. Activision با ساخت این بازی نشان داد که همچنان می تواند پرچم دار بهترین اول-شخص این نسل باشد.

       



نويسنده : فرحان |
تاريخ : یک شنبه 23 بهمن 1398برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
» نقد بازی بتفیلد 3

   

مقدمه

يکي از بدترين چيزهايي که ممکن است در ذهن يک فرد به وجود بيايد اين است که در مورد اثري که هنوز موفق به تجربه ي کامل آن نشده يک پيش زمينه ي منفي به وجود بيايد.

به طور مثال اگر يک هفته قبل از بنده پرسيده مي شد که نظرت در مورد بازي Battlefield 3 چيست به طور قطع و يقين با توجه به پيش زمينه فکري که در ذهن بنده ايجاد شده بود پاسخ مي دادم که به هيچ وجه سراغ اين بازي نرويد.

اما چرا چنين پيش زمينه اي از بازي در ذهن بنده ايجاد شده بود:
اول از همه بايد به نسخه قبلي بازي اشاره کنم که هيچ چيزي جز فيزيک عاليش براي عرضه نداشت.
باز هم نسخه قبلي که چنان پايان بدي داشت که باعث شد به کل از اين سري قطع اميد کنم.
نسخه ي بتاي بازي که پر باگ هاي وحشتناک بود.
بعد از اين متوجه شدم نسخه ي pc بازي قابليت هاي بيشتري نسبت به کنسول ها دارد.
همچنين تعداد فريم نسخه هاي کنسولي نصف pc است و متوجه شدم که رزلوشن بالاتري هم نسبت به کنسول ها دارد.
..............................

اما وقتي فهميدم در اين نسخه کشور ايران نقش مهمي در داستان بازي دارد تصميم گرفتم که حتما اين نسخه را تجربه کنم و نقدي که در ادامه اين مطلب مي خوانيد بررسي کوتاهيست از آنچه من در اين بازي تجربه کردم.

داستان بازي

يک سرباز امريکايي به نام بلک برن وقتي که به هوش مي آيد خود را به يک صندلي بسته شده مي يابد و متوجه مي شود توسط افرادي از پنتاگون دستگير شده است.

اين افراد با بازجويي از بلک برن مي خواهند متوجه بشوند تروريست هاي روسي در کي و کجاي امريکا قصد دارند سومين بمب هسته اي خود را منفجر بکنند.

آنها مي دانند که اطلاعات مربوط به مکان و زمان اين انفجار در گوشه اي از خاطرات بلک برن است و سعي دارند با واکاوي خاطرات بلک برن به اين اطلاعات پي ببرند.

داستان بازي بسيار جالب است و پر است از غافلگيري و اتفاقات غير منتظره

و اين داستان زماني جالب تر مي شود که همراه با يک روايت موازي از افرادي که توسط پنتاگون مامور به پيدا کردن اين بمب ها هستند همراه مي شود.

شايد تنها ايرادي که مي توان به اين داستان گرفت، پايان آن باشد که بي شباهت به يک فيلم هاليوودي نيست و يکي از عواملي که بشدت در اين بازي خودنمايي مي کند اين است که شخصيت پردازي درست و بسيار واقع گرايانه سربازان است.

در يکي از لحظات اين بازي که در روستاي اراج(همان جايي که دوغش معروف است) اتفاق مي افتد بلک برن در حالي که سوار بر جيپ جنگي در کنار هم رزمان خودش است و به صورت سرباز رو به رويش که خواب است نگاه مي کند. ناگهان جيپ تکاني مي خورد و سرباز با وحشت از خواب مي پرد و ابتدا به ساعت و سپس به بلک برن خيره مي شود و مي گويد: 34 دقيفه خواب بودم .چه خواب زيبايي مي ديدم داشتم تو خواب ميلک شيک وانيلي مي خوردم مي دانيد تعبيرش چيه.

از اين لحظات در بازي کم نيست و ارزش بالاي داستان بازي به علت وجود همين لحظات جالب است که از بسياري از عناوين رقيب آنرا متمايز مي کند.
گيم پلي

گيم پلي بازي خيلي از بازي هاي هم سبکش گسترده تر است و تنوع بشدت بالايي دارد و همين تنوع باعث مي شود که تا پايان بازي به هيچ وجه احساس تکراري بودن به شما دست ندهد.

مکانيزم هاي بسيار زيادي در بازي وجود دارد و خوشبختانه مثل سري call of duty نيست که اوج تنوع و نوآوري اش بمباران هوايي باشد.

شما در اين بازي سوار تانک مي شويد، پشت رگبار مي نشينيد و هدايت بمب افکن جت هاي نظامي را بر عهده مي گيريد و ضمن اين که در نبرد هاي خياباني شرکت مي کنيد، در جنگ هاي خانه به خانه هم حضور خواهيد داشت. اگر اينها برايتان کافي نيست بايد بدانيد که مراحل تک تيراندازي در شب هم انتظارتان را مي کشد همچنين مراحل تعقيب و گريز در پاريس هم يکي از زيباترين مراحل بازي است.

ولي اين تنوع باعث بروز نکات منفي هم در گيم پلي بازي شده به طور مثال هدايت تانک بسيار مشکل طراحي شده و عملي را که در واقعيت شش نفر همزمان ان را انجام مي دهند شما بايد با چهار انگشت خود انجام بدهيد.

سازندگان بازي سعي کرده اند به صحنه هاي از پيش تعيين شده ي بازي با افزودن QTE عمق بدهند که نتيجه کار به هيچ وجه رضايت بخش نيست. اين عدم رضايت بخصوص براي افرادي که عنوان HEAVY RAIN را که سلطان QTE در بازي ها است را انجام داده اند بسيار بيشتر از بقيه ي افراد است.

همچنين مبارزات HAND TO HAND هم در بازي وجود دارد که با وجود جالب بودن باز هم به عنوان KILLZONE 3 با آن انيميشن ها جذابش نمي رسد.

اما چيزي که اين عنوان را از ديگر عناوين هم سبک متمايز مي کند درجه ي سختي بالاي آن است که تجربه ي آن را بسيار جذاب تر مي کند.

ولي بزرگترين مشکل اين بخش از بازي هوش مصنوعي نا متوازن دشمنانتان است که گاهي در فواصل نزديک به هيچ وجه شما را نمي بينند و مشغول تيراندازي به يارانتان مي شوند.

گرافيک

قبل از هر چيز به شما بايد بگويم اين حرف هايي که اگه مي خوايد مثلا اين بازي رو در حداکثر جزئيات بازي کنيد حتماً بايد آن را در يکhigh end pc تجربه کنيد بيشتر يه تبليغ است براي شرکت هاي توليد کننده کارت هاي گرافيکي است و واقعاً(با توجه به تجربه شخصي) تفاوت آنچناني ميان نسخه هاي کنسول و PC وجود ندارد.

در ابتدا بايد به انيميشن هاي بسيار زيباي بازي اشاره کنم که واقعا چشم ها را خيره مي کند.

محيط هاي بازي بسيار زيبا و پر جزئيات طراحي شده اند.

lip sync ها کامل درست و بي نقص است.

تکسچرهاي بازي در برخي مناطق بي کيفيت است ولي در مجموع بسيار عالي است.

نور پردازي بازي در شب فوق العاده است.

همه چيز بسيار عالي است ولي..............

فقط يک مشکل بسيار بزرگ وجود دارد و ان هم تعداد بسيار زياد باگ است)البته به قول مديرشرکت Bethesda Softworks باگ نمک بازي است(.

تخريب پذيري بازي هم بسيار عالي است.

صدا گذاري

بسيار خوب است و هيچ مشکلي ندارد ولي نمي دونم چرا سازنده هاي بازي انقدر کلمات رکيک در دهن ايراني ها گذاشته اند.
نتيجه گيري

اين بازي عالي است ولي اگر سرور هاي بخش آنلاين بازي را ببينيد فکر نکنم به هيچ وجه بخش داستاني بازي را ادامه بدهيد زيرا اين سرور ها بسيار عالي هستند.
داستان: 9
گيم پلي: 9
گرافيک: 8.5
صدا گذاري: 9
امتياز کل: 8.75
   اینم عکس ها

       

 

 



نويسنده : فرحان | تاريخ : یک شنبه 23 بهمن 1398برچسب:از, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
» عناوين آخرين مطالب